عاشقانه های مهدوی
17 شهریور 1404
گاهی دلم میخواهد بنویسم برای کسی که نمیخواند، بگویم از دلتنگیهایی که نه در عکسها پیداست، نه در واژهها جا میشود. از شبهایی که ماه هم خسته است، ستارهها فقط تماشاگرند، نه همدل.
دلم میخواهد بنویسم برای تو،
برای تویی که شاید هیچوقت این سطرها را نخوانی، اما من باز مینویسم، چون نوشتن، شبیه نفس کشیدن در هوای بارانی است؛ سرد، اما دلنشین.
تو در خاطرم همیشه هستی، نه با عکس، نه با صدا، با لحظههایی که بیهوا و بیصدا همیشه صدایت کردم.
من هنوز همانم، با دلِ پر از حرف،
دستی که مینویسد برای کسی که..
اما بودنش، تمام نبودنها را معنا میکرد.