فاطمـیه
15 آذر 1403
دیشب حسن اشک برادر پاک میکرد
حیدر از این ماتم گریبان چاک میکرد
دیشب حسین نازنین با چشم گریان
از خوردن آب و غذا امساک میکرد
اسطوره صبر و سکوت و پایمردی
جسم نحیف همسرش را خاک میکرد
مُهر کبودی بر رخ ماهش نمایان
این شکوه را با خالق افلاک میکرد
اشک ملایک ریخت از بام مدینه
خاک بقیع و کوچه را نمناک میکرد
بانگ عزا در عرش می پیچید، گویا
این داغ را هر ذره ای ادراک میکرد
دستان هستی بخش فخر عالم خاک
یا رب مگر خلق جهان را خاک میکرد